فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

مهربان فاطمه و علی کوچولو

سخنی کوتاه...از همه جا...

به نام خداوند صبورم.... باسلام....این روزها سرم بسار شلوغه...اسباب کشی دمارم رو دراورده...توی هر وبلاگی هم میرم میبینم مثل اینکه همه اسباب کشی دارن...خب البته ایشالله به سلامتی و خیر و خوشی باشه...ولی واقعا مشکله...دم عید...با زمان کم...دو تا عروسی...سفر به اهواز برای عید...بردن اسباب و چیدنشون...یاابالحسن...خودت کمکم کن... مهربون فاطمه هم حسابی توی شلوغی خونه و اسبابها و کارتون ها از آب گل آلود ماهی میگیره و حسابی مشغوله... قربونش برم که یه کارتون رو روزی سی بار میبینه و وقتی خیلی دیر وقت میشه بهش میگم برو بخواب میگه بزار این کارتون تموم بشه بعد... اینجاست که نمیدونم عصبانی باشم یا بخندم..آخه خسته نمیشی مامانی!!!!!...
30 بهمن 1391

این همه مدت......

  به نام خداوند مدبرالامور سلام به همه ی دوستای خوب و عزیزم که تو این مدت که نبودم با نظراتشون من و تنها نگذاشتن.... القصه این نبودن ما ماجراها دارد که توی  یه پست رمز دار شرح ماجرا میکنم...خیلی دوستون دارم....ایشالله سعی میکنم زود به زود آپ کنم.... شاید همین امشب نوشتم...یه شرح طولانی ٢٤/١١/١٣٩١ ساعت ١٨:٢٨     ...
23 بهمن 1391
1